داستانهای برتر

برترین داستانهای ایرانی و خارجی کوتاه و بلند

داستانهای برتر

برترین داستانهای ایرانی و خارجی کوتاه و بلند

داستانهای برتر

در اینجا به انتخاب خودم برترین داستانهای ایرانی و خارجی را منتشر می کنم به صورتهای گوناگون، کوتاه، بلند و دنباله دار یا حکایتهای پند آموز

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
  • ۱
  • ۰

*حکایت دختری که همه را....


روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت:
دختری را دیده ام و می خواهم با او ازدواج کنم من شیفته زیبایی و جذابیت این دختر و جادوی چشمانش شده ام.

پدر با خوشحالی گفت:
این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟

پس به اتفاق هم رفتند تا دختر را ببینند‌.

اما پدر به محض دیدن دختر، دلباخته ی او شد و به پسرش گفت:
ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست! و تو نمی توانی خوشبختش کنی، او باید به مردی مثل من تکیه کند،!

پسر حیرت زده جواب داد:
امکان ندارد پدر! کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما!!❗

پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به قاضی کشید ماجرا را برای قاضی تعریف کردند.

قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که می خواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند.

قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت : این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است.

پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند.

وزیر با دیدن دختر گفت:
او باید با وزیری مثل من ازدواج کند.

و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص پادشاه.

پادشاه نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج می کند!! بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت:
راه حل مسئله نزد من است، من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد!!

و بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پدر؛ پسر؛قاضی ؛ وزیر و پادشاه بدنبال او،ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله ی عمیقی سقوط کردند.

دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت:
آیا می دانید من کیستم؟! من دنیا هستم ... من کسی هستم که اغلب مردم بدنبالم می دوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت می کنند.
و در راه رسیدن به من از دینشان، معرفت و انسانیت شان غافل می شوند.
و حرص طمع انها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته می شوند در حالی که هرگز به من نمی رسند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی